تبدیل الیاف به نخ، ریسندگی نامیده میشود. انسان از هزاران سال پیش به این موضوع پی برده بود که اگر دستهای از الیاف را با کشش دادن، موازی کرده و آن را تاب دهد فشار و اصطکاک سطحی بوجود آمده بین الیاف، باعث درگیری آنها به یکدیگر شده و رشتهای مقاومتر را تشکیل میدهند که همان نخ است. این عمل اساس تبدیل الیاف به نخ است که ریسندگی نامیده میشود. ریسندگی بر سه اصل استوار است:
- کشش دادن و موازی کردن الیاف
- تاب دادن
- پیچیدن و تولید نخ
ریسندگی نخ جزو اولین صنایعی است که انسان به آن پی برد و ابتدا با استفاده از یک دوک چوبی ساده توانست تعداد بیشماری الیاف را به دور هم بتابد و نخ تهیه کند. این روش ریسندگی برای قرنها به همان صورت ادامه داشت تا اینکه در قرن ۱۴ اولین قدمها در راه ماشینی کردن روش ریسندگی یرداشته شد و در اروپا و هند نوع پیشرفته تری از دوک ریسندگی اختراع و به کار گرفته شد. در قرن ۱۶ چرخ ریسندگی جدید ساخته شد به طوری که در حین کار هر دو دست کارگر آزاد بود و میتوانست تسلط بیشتری هنگام ریسندگی داشته باشد و بالاخره در قرن ۱۸، ماشین ریسندگی اختراع شد و سیستم تهیه نخ کاملاً دگرگون شد. اختراع ماشینهای ریسندگی، در این زمینه باعث افزایش سرعت تولید و کاهش هزینه و همچنین باعث افزایش مرغوبیت تولیدات شدهاست. روشن است که ماشینهای به کار گرفته شده در ریسندگی، بسته به نوع نخی که تولید میکنند، کاملاً باهم متفاوت اند. به عنوان مثال، ماشینهایی که برای تولید نخهایپنبهای مورد استفاده قرار میگیرند قادر به تولید نخهای از جنس پشم یا ابریشم نیستند.
از این جهت سیستم ماشینهای ریسندگی، یا به اصطلاح خط ریسندگی، کاملاً به نوع نخ تولیدی بستگی دارد؛ که شامل ریسندگی الیاف کوتاه و الیاف بلند میشود. هر کدام از این ریسندگیها از