to top

سیر اندیشه ها در شهرسازی انقلاب صنعتی


442
زمان مطالعه: 4 دقیقه, 57 ثانیه


 سیر اندیشه ها در شهرسازی  انقلاب صنعتی

عصرانقلاب صنعتی با وقوع تحولات بنیادین در زمینه زراعت، نساجی، ساخت فلزات، حمل و نقل، سیاست‌های اقتصادی و ساختارهای اجتماعی در انگلستان شناخته می‌شود. با آنکه واژه «انقلاب» اصولا برای تحولی ناگهانی به کار برده می‌شود، اما این دوره بر حسب اقتضای آن «انقلاب» خوانده شده است زیرا اساسا شیوه رایج کسب‌و‌کار و اقتصاد سنتی را منسوخ ساخت. تحولات مذکور به تدریج طی سال‌های ۱۷۶۰ تا ۱۸۵۰ میلادی اتفاق افتاد. عموما سال ۱۷۶۰ را سرآغاز انقلاب صنعتی می‌دانند اما به واقع شروع این انقلاب به بیش از دو قرن پیش از این سال برمی‌گردد، آنجا که کشفیات و ایده پردازی‌های کسانی چون گالیله، بیکن، دکارت و دیگر دانشمندان و متفکران غرب در اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده میلادی به ثمر نشست.

عصرانقلاب صنعتی با وقوع تحولات بنیادین در زمینه زراعت، نساجی، ساخت فلزات، حمل و نقل، سیاست‌های اقتصادی و ساختارهای اجتماعی در انگلستان شناخته می‌شود. با آنکه واژه «انقلاب» اصولا برای تحولی ناگهانی به کار برده می‌شود، اما این دوره بر حسب اقتضای آن «انقلاب» خوانده شده است زیرا اساسا شیوه رایج کسب‌و‌کار و اقتصاد سنتی را منسوخ ساخت. تحولات مذکور به تدریج طی سال‌های ۱۷۶۰ تا ۱۸۵۰ میلادی اتفاق افتاد. عموما سال ۱۷۶۰ را سرآغاز انقلاب صنعتی می‌دانند اما به واقع شروع این انقلاب به بیش از دو قرن پیش از این سال برمی‌گردد، آنجا که کشفیات و ایده پردازی‌های کسانی چون گالیله، بیکن، دکارت و دیگر دانشمندان و متفکران غرب در اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده میلادی به ثمر نشست.

تحولات زراعی

کشاورزی در شیوه زندگی انگلیسی‌های آن دوره نقش بسیار مهمی داشت، اهمیت آن نه تنها به امرار معاش مردم مربوط می‌شد بلکه کشاورزی تنها منبع تامین‌کننده مواد خام مورد نیاز برای صنعت نساجی به شمار می‌رفت، از این رو هر ساله نیاز به تولید پنبه و پشم برای ساخت پارچه و نیز درآمد محصولات خوراکی افزایش یافت.

رشد بازده بخش کشاورزی را می‌توان به درستی به حرکت قاعده‌مند و تکنیک‌های پیشرفته و عملیات توسعه‌یافته طی این دوره نسبت داد. برای مثال در کشاورزی به شیوه قدیمی مرسوم بود زمین را به دلیل ضعیف شدن خاک در طول کشت، برای مدتی به صورت شخم زده و آیش رها می‌کردند، بعد‌ها کشف شد کشت شبدر و حبوبات می‌تواند خاک ضعیف را باز حاصلخیز کند. افزایش بازده محصولات همچنین موجب افزایش غذای موجود برای حفظ و نگهداری دام‌های گوشتی در طول زمستان می‌شد و این به نوبه خود باعث پروارتر شدن گاو و گوسفندها شده و به این ترتیب کشاورزان با گله بزرگ تری نسبت به سابق کار خود را در بهار آغاز می‌کردند. از دیگر پیشرفت‌ها در کشاورزی استفاده از ابزارهای کشاورزی محکم‌تر ساخته شده از فلز بود. تا پیش از آن تمام ابزارهای کشاورزی از چوب ساخته می‌شد و نوآوری در تکنولوژی چیزی فراتر از تکرار ساخت ابزارهای موجود با سطح غیر قابل توجهی از بهبود نبود. با بهبود کشاورزی میزان زاد و ولد دام‌ها افزایش یافت، حشرات و آفت‌های مزارع بیشتر کنترل شدند، آبیاری و روش‌های مزرعه داری بهبود یافت، دانه‌های جدیدی برای کاشت کشف شد همچنین استفاده از نیروی بخار در مزرعه‌ها جایگزین استفاده از گاوهای نر شد.

تحولات ایجاد شده در کشاورزی طی این دوره این امکان را فراهم کرد که نیازهای غذایی تمام کسانی که به عنوان کارگران کارخانه‌ها به مراکز صنعتی روی آورده بودند به خوبی تامین شود. فراهم آوردن غذای کافی برای حفظ یک نیروی کاری مفید، انگلستان را در مسیر توسعه اقتصادی و صنعتی قرارداد.

تحولات صنعت نساجی

پیش از سال ۱۷۶۰ منسوجات تنها در خانه‌ها توسط عده‌ای که تمایل داشتند بخشی از وقتشان را صرف بافندگی کنند، تولید می‌شد. در واقع تولید پارچه فرآیندی ملالت بار و خسته‌کننده بود که باید از مواد خام تا تولید پارچه ادامه داشت. برای تهیه پارچه، ‌باید پنبه خام را دسته‌بندی و پاک کرد و در نهایت خشک کرد، سپس پنبه را حلاجی کرده و شانه می‌زدند. پس از این مرحله آن را به صورت رشته‌هایی می‌ریسیدند که بعدا به صورت پارچه بافته می‌شد. سپس مراحلی پی درپی نیز روی پارچه برای تغییرنوع بافت و رنگ پارچه انجام می‌شد. بسیاری از مراحل تولید پارچه توسط زنان و کودکان انجام می‌شد و مواد خام برای تولید پارچه به صورت خانگی تهیه می‌شد. اما برای تهیه پارچه‌های نخی، مواد خام از کشورهای خارجی همچون چین، هند غربی و آمریکای شمالی و آفریقا خریداری می‌شد.

سازمان صنعت نساجی پیش ازمکانیزه شدن بسیار آشفته و ناکارآمد بود و قانون مدون یکسانی در نواحی مختلف وجود نداشت. عموما یک تاجر کسانی را برای توزیع مواد خام و رساندن آن به بافندگان و ریسندگان استخدام می‌کردند که در تمام روستاها و مناطق حاشیه‌ای پراکنده می‌شدند.

تحول در صنعت نساجی به اوایل ۱۷۰۰ میلادی می‌رسد، با این حال، این تغییرات به راحتی توسط کارگران خشمگین که در برابر ماشین‌های جدید بافندگی ایستادگی می‌کردند، پذیرفته نمی‌شد.

در اواسط دهه ۱۷۶۰ صنعت نساجی به سرعت شروع به تغییر کرد. جیمیز‌هارگریوز ماشین ریسندگی را اختراع کرد که بافنده با استفاده از آن قادر بود به طور همزمان چندین رشته را بریسد. این وسیله به راحتی مورد قبول قرار گرفت ودر سال ۱۷۸۸ حدود ۲۰هزار دستگاه از آن در انگلستان ساخته شد. ریچارد آرک رایت و دیگران چارچوبی ماشینی ساختند که عملکردش شبیه دستگاه چرخش به دور قرقره‌ای بود که لوییز پال ساخته بود، گرچه استفاده از آن مستلزم صرف نیرویی بیشتر از چرخ خیاطی دستی بود.

در بررسی تحولاتی که در صنعت نساجی به وقوع پیوست لازم است به طور عمده به اختراعات و مخترعان آنها پرداخت. در حقیقت این اختراعات بودند که به تدریج کامل‌تر شدند و تغییرات شگرفی را در دنیای کار ایجاد کردند. عصر کار خانگی دیگر سپری شد و سیستم‌های ماشینی و کارخانه‌ای جایگزین آن شدند.

مترجم: فریده ایزدی



نظرات

loader

لطفا شکیبا باشید ...